در دل شهر تاریخی یزد، مجموعهای جا خوش کرده که نهفقط یک بنای آموزشی یا یادمانی معماری است، بلکه نتیجهی یک پیوند عمیق فرهنگی و انسانی میان زرتشتیان ایران و پارسیان هند است. مجموعه مارکار، ثمره ایمان، سخاوت و آیندهنگری شخصیتی استثنایی به نام پشوتنجی دوسابایی مارکار؛ مردی که هزاران کیلومتر آنسوتر در هند میزیست، اما دل در گرو پیشرفت و عزت زرتشتیان ایران داشت.
پشوتنجی مارکار؛ تاجر، خیّر، و آیندهنگر
پشوتنجی دوسابایی مارکار در اواخر قرن نوزدهم میلادی، در خانوادهای زرتشتی و پارسی در هند به دنیا آمد. او در زمینه بازرگانی موفق بود، اما آنچه نامش را ماندگار کرد، تعهد عمیقش به توسعه فرهنگی و آموزشی زرتشتیان بود. مارکار در کنار فعالیتهای اقتصادی، به خیریههای متعددی در بمبئی، پونا و دیگر شهرهای هند کمک میکرد، اما نگاهش فراتر از مرزهای هند بود.
در آن زمان، جامعه زرتشتی ایران، بهویژه در شهرهای یزد و کرمان، با فقر، بیسوادی و محرومیت مواجه بود. مارکار با آگاهی از این وضعیت، بر آن شد تا در جهت ارتقاء آموزش و منزلت اجتماعی همکیشان ایرانیاش گامی اساسی بردارد.
انگیزه ساخت مجموعه مارکار؛ آموزش بهعنوان ابزار توانمندسازی
مارکار بهدرستی درک کرده بود که راه نجات اقلیتهای فرهنگی و دینی، از مسیر دانش، آموزش و اعتمادبهنفس میگذرد. او در دهه ۱۳۰۰ شمسی با حمایت جامعه زرتشتیان هند، سرمایهای قابل توجه به ایران فرستاد تا در یزد، قلب زرتشتینشینان، مدرسهای مدرن و شبانهروزی برای کودکان زرتشتی ساخته شود.
مدرسه مارکار در سال ۱۳۱۳ شمسی افتتاح شد؛ مکانی با استانداردهای بالا، که هم خوابگاه داشت و هم کادر آموزشی مجرب. برای نخستین بار، کودک زرتشتی یزدی توانست بدون دغدغه هزینه یا تبعیض، در فضای علمی آموزش ببیند. این اقدام، نهفقط زمینهساز رشد سواد، بلکه عاملی برای افزایش اعتمادبهنفس و حضور اجتماعی زرتشتیان در ایران شد.
برج ساعت، نمادی از نظم و مرکز ایران
در کنار مدرسه، برج ساعت مارکار ساخته شد؛ بنایی زیبا و مهندسیشده که دقیقاً بر مرکز جغرافیایی ایران قرار دارد. این برج که امروزه از نمادهای یزد محسوب میشود، حامل پیام روشنی از سوی مارکار بود: آموزش و نظم، قلب تپنده ایران نویناند.
پارسیان هند؛ پشتوانهای برای زرتشتیان ایران
اقدام مارکار، تنها نمونهای از حمایتهای گسترده پارسیان هند از همکیشان خود در ایران بود. از اواسط قرن نوزدهم، پارسیان با ارسال کمکهای مالی، تأسیس مدارس، چاپ کتابهای آموزشی و حتی کمک به بازسازی آتشکدهها، نقش مهمی در احیای فرهنگی و مذهبی زرتشتیان ایران ایفا کردند. آنان با دیدی فراملی، بر پیوند نژادی، دینی و تاریخی میان ایران و هند تأکید داشتند و حضور مجموعههایی همچون مارکار، یادگار عینی این همبستگی است.
مارکار، پلی میان دلها
مجموعه مارکار فقط یک ساختمان یا مدرسه نیست؛ روایتی انسانی از همبستگی، دوراندیشی و عشق به ریشههاست. مردی که از هند برخاست، اما دل در گرو سرزمین مادری نیاکانش داشت، بنایی ساخت که هنوز پس از دههها، روشناییاش در دل یزد جاری است. این مجموعه نهتنها در تربیت نسلهای تحصیلکرده زرتشتی نقش داشت، بلکه بهعنوان بخشی از حافظه جمعی مردم یزد، یادآور وحدت و کرامت انسانی است.